توضیحات
نمیتوانید لوتار ماتیوس را در دستههای متفاوت آلمانی قرار دهید. آلمانیهای مدرن، ماتیوس را خار میشمرند چون او فردی سنتی است. در زمان صحبت، Kها را G تلفظ میکند و Tها را D. همینطور چیزی به اسم زمان همبستگی برای او تعریف نشده است. بیشتر مردم آلمان چنین احساسی در مورد ماتیوس دارند. آنها از بایرن مونیخ متنفرند حتی با وجود اینکه میتوان بایرنمونیخ را مهمترین گروه از جامعه آلمان دانست. از آنها متنفرند چون آنها بایرن هستند. حتی بایرنیها هم ماتیوس را دوست ندارند چون او دوازده سالی که با پیراهن این تیم بازی کرد، دائم در حال حاشیهپراکنی بود. هلندیها به طور ویژه او را دوست ندارند. یک بنر در جریان بازی هلند-آلمان در سال 1989 در بین هواداران هلندی به نمایش درآمد که روی آن نوشته بود ماتیوس، هیتلر است.
دو شب تا آخرین مرتبهای که ماتیوس مقابل هلند قرار بگیرد باقی مانده است (البته در مورد ماتیوس هیچوقت نمیتوانید مطمئن باشید). یک ژورنالیست هلندی پرسید «چرا او چنین شهرت بدی در هلند دارد». ماتیوس گفت «ترجیح میدهم هلندیها به این سوال جواب بدهند». مانند همیشه مهربانانه جواب داد. «چون برای من هم به صورت یک راز درآمده است. چون هلندیهایی که به شخصه شناختهام مثلا ژورنالیستها یا کارمندان هتل، همیشه خوب برخورد کردهاند». باید به او میگفتم «چون برای مردم هلند، شما آلمانی هستنید. شما از آن کشور آمدهاید، شما تیم منتخب آن کشور هستید». چیزهای زیادی این بین هست: پیراهن آنها شامل عقابل پروسی میشود، سخت کار میکنند و با یک زشتی همیشگی برنده میشوند. هلندیها ماتیوس را به عنوان تجسمی از هرچه از آن در خصوص آلمانیها متنفرند میبینند. هرچیزی که نمیخواهند خودشان باشند. «ماتیوس هیتلر است» بیرحمانه است. منظور آن بنر این است که ماتیوس، آلمانی است!
[…] تنها به او گفتم «چون تو کشورت هستی، تو تیمت هستی.» با چشمهای باز به من خیره شد و گفت «پس هر سوتی که شنیدم، یک تعریف از من است؟ باید به آن افتخار کنم».
بخشی از متن کتاب
علی اکبر –
سلام. خیلی خوب هست که خلاصهای از کتاب رو ارائه کنید و یا تصاویری از کتاب را بارگذاری نمایید.
خیلی ممنون از شما.